زنگ خطر
بسم الله...
امام خامنه ای:
میتوان با ابزار شعر مخاطب را به راه راست و صراط مستقیم هدایت کرد؛ میتوان هم او را به کجراهه برد، او را ساقط کرد.
شعر میتواند انسانها را به حضیض ببرد؛ داریم از اینجور شعر، بخصوص امروز که متأسّفانه فرهنگ لجامگسیختهی دور از هنجارهای اخلاقی و انسانی بهوسیلهی این ابزارهای جدید -ابزارهای رسانهای جدید-...انتشار فراوانی پیدا میکند، گاهی شعر میشود یک ابزاری برای لغزیدن، غلتیدن و منحرف شدن؛ این هم آنطرف قضیّه است.
بنابراین هر دو کار از شعر برمیآید.
شاعر با احساس لطیف خود، هم ادراک میکند، هم بر سرِ شوق میآید، هم دلتنگ میشود، و میسراید؛ این سراییدن شاعر ناشی از شوق است، ناشی از دلتنگی است، ناشی از احساس و ادراک و مشاهدهی یک چیزی است که دیگران آن را مشاهده نمیکنند.
خب، این دو طرف دارد: میتواند جهتدهنده به سمت نیکیها باشد، میتواند عکس [آن] باشد. اگر شعر بهصورت افراطی تحتتأثیر غریزهی جنسی قرار گرفت -که متأسّفانه بعضی از دستها امروز در کشور ما دارند [شعر را] به این سمت میکشانند، بِزور میبرند، بعد از آنکه جوانهای ما در فضاهای باصفا و لطیف و بسیار زیبای معنوی و حماسی و انقلابی حرکت کردند، الان دستهایی شروع کردند، در جاهای مختلف؛ از جمله بیشتر از همه در فضای مجازی؛ حالا طرق دیگر به جای خود، از طریق شعر هم [جوانها را] به سمت غریزهگرایی جنسی افراطی بکشانند و ببرند- این بسیار چیز بدی است، این زنگ خطری است.
گاهی این است، گاهی نفعطلبی شخصی است و گاهی ستمستایی است،که متأسّفانه در تاریخ ما این معنا سابقهی زیاد دارد، ستایش ستم و ستمگر.